اینو باید توی اولین پست بعد از تابستونم میگفتم

خوب واقعیت اینه که من بزرگ شدم، از نظر عقلی به خصوص، خوب توی سال گذشته من نمیدونم چرا انقدر اونطوری شده بودم که با خیلی هاتون دعوا کردم و خیلی زود بهم برمیخورد و اصن یه عجوبه ای بودم برا خودم، نمی دونم چجوری تحمل میکردین:/ واقعا ببخشید ، اگه کسی رو ناراحت کردم اگه ازم رنجیدید متاسفم، اصلا چند وقته من همش در حال عذر خواهی کردنم واسه رفتار های دوران جهالتم:/ خبر خوب اینکه الان خیلی عوض شدم، ولی خیلی از شما ها هنوز فکر می کنید که من سریع ناراحت میشم با یه پخ، ولی اصلا اینطور نیست، و اینکه انتقاد پذیر شدم، ذهنم باز تر شده، هر چند هنوزم جاداره که باز تر شه. و ممنونم که بهم انرژی میدین:* دوستتون دارم:)

 

+ آهان کور خوندین، ایندفعه دیگه از دلنوشته خبری نیست، انقدر خستم که نگو.

شاید بعدا برا اینم یه چیزی نوشتم ولی الان نهح D:

:)


مشخصات

آخرین جستجو ها